آشنایی با معارف قرآن و اهل بیت

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

هدایت الهی و صراط مستقیم

19 مهر 1391 توسط صالحی

اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ ؛ (خداوندا!) ما را به راه راست هدايت فرما.

نكته‏ها:

در قرآن مجيد دو نوع هدايت مطرح شده است:

الف: هدايت تكوينى، نظير هدايت زنبور عسل كه چگونه از شهد گلها بمكد و چگونه كندو بسازد. و يا هدايت و راهنمايى پرندگان در مهاجرت‏هاى زمستانى و تابستانى. آنجا كه قرآن مى‏فرمايد: «رَبُّنَا الَّذِي أَعْطى‏ كُلَّ شَيْ‏ءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدى‏» «1» بيانگر اين نوع از هدايت است.

ب: هدايت تشريعى كه همان فرستادن انبياى الهى و كتب آسمانى براى هدايت بشر است.

كلمه‏ى «صراط» «2» بيش از چهل مرتبه در قرآن آمده است. انتخاب راه و خط فكرى صحيح، نشانه‏ى شخصيت انسان است.

راههاى متعدّدى در برابر انسان قرار دارد كه او بايد يكى را انتخاب كند:

راه خواسته‏ها و هوس‏هاى خود.

راه انتظارات و هوس‏هاى مردم.

راه وسوسه‏هاى شيطان.

راه طاغوت‏ها.

راه نياكان و پيشينيان.

راه خدا و اولياى خدا.

__________________________________________________

 (1). طه، 50.

 (2). «صراط» در قيامت نام پلى است بر روى دوزخ كه همه‏ى مردم بايد از روى آن عبور كنند.                    

 

انسان مؤمن، راه خداوند و اولياى او را انتخاب مى‏كند كه بر ديگر راهها امتيازاتى دارد:

الف: راه الهى ثابت است، بر خلاف راه‏هاى طاغوت‏ها و هوس‏هاى مردم و هوس‏هاى شخصى كه هر روز تغيير مى‏كنند.

ب: يك راه بيشتر نيست، در حالى كه راه‏هاى ديگر متعدّد و پراكنده‏اند.

ج: در پيمودن آن، انسان به مسير و مقصد مطمئن است.

د: در پيمودن آن، شكست و باخت وجود ندارد.

راه مستقيم، راه خداست. «إِنَّ رَبِّي عَلى‏ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ» «1» راه مستقيم، راه انبياست. «إِنَّكَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ عَلى‏ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ» «2» راه مستقيم، راه بندگى خداست. «وَ أَنِ اعْبُدُونِي هذا صِراطٌ مُسْتَقِيمٌ» «3» راه مستقيم، توكّل و تكيه بر خداست. «مَنْ يَعْتَصِمْ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِيَ إِلى‏ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ» «4» راه مستقيم، يكتاپرستى و تنها يارى خواستن از اوست. «5»

راه مستقيم، كتاب خداوند است. «6»

راه مستقيم، راه فطرت سالم است. «7»

انسان، هم در انتخاب راه مستقيم و هم در تداوم آن بايد از خدا كمك بگيرد.

مانند لامپى كه روشنى خود را هر لحظه از نيروگاه مى‏گيرد.

در راه مستقيم بودن، تنها خواسته‏اى است كه هر مسلمان، در هر نماز از خداوند طلب مى‏كند، حتّى رسول اللَّه صلى اللَّه عليه و آله و ائمّه اطهار عليهم السلام از خداوند ثابت ماندن در راه مستقيم را مى‏خواهند.

__________________________________________________

 (1). هود، 56.   (2). يس، 3 4.         (3). يس، 61.           (4). آل عمران، 101.   (5). بنا بر اينكه الف و لام در «الصراط» اشاره به همان راه يكتاپرستى در آيه قبل باشد.            (6). بنا بر روايتى در تفسير مجمع البيان، ج 1، ص 58.  

 (7). بنا بر روايتى از امام صادق عليه السلام در تفسير صافى، ج 1، ص 86.       

انسان بايد همواره، در هر نوع از كارهاى خويش، اعم از انتخاب شغل، دوست، رشته‏ى تحصيلى و همسر، راه مستقيم را از خداوند بخواهد. زيرا چه بسا در عقايد، صحيح فكر كند، ولى در عمل دچار لغزش شود و يا بالعكس. پس هر لحظه، خواستن راه مستقيم از خدا، ضرورى است.

راه مستقيم مراتب و مراحلى دارد. حتّى كسانى كه در راه حقّ هستند، مانند اولياى خداوند، لازم است براى ماندن در راه و زياد شدن نورِ هدايت، دعا كنند. «وَ الَّذِينَ اهْتَدَوْا زادَهُمْ هُدىً» «1» راه مستقيم، همان راه ميانه و وسط است كه حضرت على عليه السلام مى‏فرمايد: «اليمين و الشمال مضلّة و الطريق الوسطى‏ هى الجادّة» «2»

راه مستقيم يعنى ميانه‏روى و اعتدال و احتراز از هر نوع افراط و تفريط، چه در عقيده و چه در عمل. يكى در عقايد از راه خارج مى‏شود و ديگرى در عمل و اخلاق. يكى همه كارها را به خدا نسبت مى‏دهد، گويا انسان هيچ نقشى در سرنوشت خويش ندارد. و ديگرى خود را همه كاره و فعّال ما يشاء دانسته و دست خدا را بسته مى‏داند. يكى رهبران آسمانى را همچون مردمان عادى و گاهى ساحر و مجنون معرّفى مى‏كند و ديگرى آن بزرگواران را در حدّ خدا مى‏پندارد.

يكى زيارت امامان معصوم و شهدا را بدعت مى‏داند و ديگرى حتّى به درخت و ديوار، متوسل شده و ريسمان مى‏بندد. يكى اقتصاد را زير بنا مى‏داند و ديگرى، دنيا و امورات آن را ناديده مى‏انگارد.

در عمل نيز يكى غيرت نابجا دارد و ديگرى همسرش را بى حجاب به كوچه و بازار مى‏فرستد. يكى بخل مى‏ورزد و ديگرى بى‏حساب سخاوت به خرج مى‏دهد. يكى از خلق جدا مى‏شود و ديگرى حقّ را فداى خلق مى‏كند.

_________________________________________________

 (1). كسى كه مى‏گويد ( «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ») مراحلى از هدايت را پشت سر گذارده است، بنا بر اين درخواست او، هدايت به مرحله بالاترى است.                     (2). بحار، ج 87، ص 3.

اينگونه رفتار و كردارها، انحراف از مسير مستقيم هدايت است. خداوند دين پا برجا و استوار خود را، راه مستقيم معرّفى مى‏كند. «1» در روايات آمده است كه امامان معصوم عليهم السلام مى‏فرمودند . راه مستقيم، ما هستيم. «2»يعنى نمونه‏ى عينى و عملى راه مستقيم و اسوه و الگو براى قدم برداشتن در راه، رهبران آسمانى هستند. آنها در دستورات خود درباره‏ى تمام مسائل زندگى از قبيل كار، تفريح، تحصيل، تغذيه، انفاق، انتقاد، قهر، صلح و علاقه به فرزند و، نظر داده و ما را به اعتدال و ميانه‏روى سفارش كرده‏اند. «3» جالب آنكه ابليس در همين صراطِ مستقيم به كمين مى‏نشيند. «4»در قرآن و روايات، نمونه‏هاى زيادى آمده كه در آنها به جنبه‏ى اعتدال، تأكيد و از افراط و تفريط نهى شده است. به موارد ذيل توجّه كنيد: «كُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا» «5» بخوريد و بياشاميد، ولى اسراف نكنيد.

 «لا تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلى‏ عُنُقِكَ وَ لا تَبْسُطْها كُلَّ الْبَسْطِ» «6» در انفاق، نه دست بر گردن قفل كن دست‏بسته باش و نه چنان گشاده دستى كن كه خود محتاج شوى.

 «الَّذِينَ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَ لَمْ يَقْتُرُوا وَ كانَ بَيْنَ ذلِكَ قَواماً» «7» مومنان، به هنگام انفاق نه اهل اسرافند و نه اهل بخل، بلكه ميانه‏رو هستند.

 «لا تَجْهَرْ بِصَلاتِكَ وَ لا تُخافِتْ بِها وَ ابْتَغِ بَيْنَ ذلِكَ سَبِيلًا» «8»نماز را نه بلند بخوان و نه آهسته،بلكه با صداى معتدل نماز بخوان.

نسبت به والدين احسان كن «وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً» «9» امّا اگر تو را از راه خدا بازداشتند، اطاعت از آنها لازم نيست. «إِنْ جاهَداكَ عَلى‏ أَنْ تُشْرِكَ بِي») ( «فَلا تُطِعْهُما» «10»

 

__________________________________________________

 (1). «قُلْ إِنَّنِي هَدانِي رَبِّي إِلى‏ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ» انعام، 161.    (3). در اين باره مى‏توان به كتاب اصول كافى، باب الاقتصاد فى العبادات مراجعه نمود. […..]    (4). شيطان به خدا گفت: ( «لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَكَ الْمُسْتَقِيمَ» اعراف، 16.     (5). اعراف، 31.   (6). اسراء، 29.

 (7). فرقان، 67.     (8). اسراء، 110.  (9). بقره، 83.  (10). لقمان، 15.         

پيامبر هم رسالت عمومى دارد «وَ كانَ رَسُولًا نَبِيًّا» «1» و هم خانواده خويش را دعوت مى‏كند. «وَ كانَ يَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلاةِ» «2» اسلام هم نماز را سفارش مى‏كند كه ارتباط با خالق است «أَقِيمُوا الصَّلاةَ» و هم زكات را توصيه مى‏كند كه ارتباط با مردم است. «آتُوا الزَّكاةَ» «3» نه محبت‏ها شما را از گواهى حقّ منحرف سازد «شُهَداءَ لِلَّهِ وَ لَوْ عَلى‏ أَنْفُسِكُمْ» «4» و نه دشمنى‏ها شما را از عدالت دور كند. «وَ لا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ» «5» مؤمنين هم دافعه دارند «أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ» و هم جاذبه دارند. «رُحَماءُ بَيْنَهُمْ» «6» هم ايمان و باور قلبى لازم است «آمَنُوا» و هم عمل صالح. «عَمِلُوا الصَّالِحاتِ» «7» هم اشك و دعا و درخواست پيروزى از خدا لازم است «رَبَّنا أَفْرِغْ عَلَيْنا صَبْراً» «8» و هم صبورى و پايدارى در سختى‏ها. «عِشْرُونَ صابِرُونَ يَغْلِبُوا مِائَتَيْنِ» «9» شب عاشورا امام حسين عليه السلام هم مناجات مى‏كرد و هم شمشير تيز مى‏كرد.

روز عرفه و شب عيد قربان، زائر خانه خدا دعا مى‏خواند و روز عيد بايد در قربانگاه با خون آشنا شود.

اسلام مالكيّت را مى‏پذيرد، «الناس مسلّطون على اموالهم» «10» ولى اجازه ضرر زدن به ديگرى را نمى‏دهد و آن را محدود مى‏سازد. «لا ضَرر و لا ضِرار» «11» آرى، اسلام دين يك بعدى نيست كه تنها به جنبه‏اى توجّه كند و جوانب ديگر را فراموش كند، بلكه در هر كارى اعتدال و ميانه‏روى و راه مستقيم را سفارش مى‏كند.

پيام‏ها:

1 همه‏ى هستى، در مسيرى كه خداوند اراده كرده در حركتند. خدايا! ما را نيز در راهى كه خود دوست دارى قرار بده. «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ»

__________________________________________________

 (1). مريم، 51.      (2). مريم، 15.   (3). بقره، 43.  (4). نساء، 135.   (5). مائده، 8    (6). فتح، 9.    (7). بقره، 25. […..]   (8). بقره، 250.

 (9). انفال، 65.   (10). بحار، ج 2، ص 272.   (11). كافى، ج 5، ص 28.

               

2 درخواست هدايت به راه مستقيم، مهم‏ترين خواسته‏ى يكتاپرستان است.

 «إِيَّاكَ نَعْبُدُ») ( «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ» 3 براى دست‏يابى به راه مستقيم، بايد دعا نمود. «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ» 4 ابتدا ستايش، آن گاه استمداد و دعا. «الْحَمْدُ لِلَّهِ») ( «اهْدِنَا» 5 بهترين نمونه استعانت از خدا، درخواست راه مستقيم است. «إِيَّاكَ نَسْتَعِينُ اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ»

منبع : تفسیر نور ، ج1

 2 نظر

پرستش خدا

23 شهریور 1391 توسط صالحی

تفسیر آیه   إیّاک نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعِينُ 

(خدايا) تنها ترا مى‏پرستيم و تنها از تو يارى مى‏جوئيم.
نكته‏ها:
انسان بايد به حكم عقل، بندگى خداوند را بپذيرد. ما انسان‏ها عاشق كمال هستيم و نيازمند رشد و تربيت، و خداوند نيز جامع تمام كمالات و ربّ همه‏ى هستى است. اگر به مهر و محبّت نيازمنديم او رحمان و رحيم است و اگر از آينده دور نگرانيم، او صاحب اختيار و مالك آن روز است. پس چرا به سوى ديگران برويم؟! عقل حكم مى‏كند كه تنها بايد او را پرستيد و از او كمك خواست. نه بنده هوى و هوس خود بود و نه بنده زر و زور ديگران.
در نماز، گويا شخص نمازگزار به نمايندگى از تمام خداپرستان مى‏گويد:
خدايا نه فقط من كه همه‏ى ما بنده توايم، و نه تنها من كه همه‏ى ما محتاج و نيازمند لطف توايم.
خدايا! من كسى جز تو را ندارم «إِيَّاكَ» ولى تو غير مرا فراوان دارى و همه هستى عبد و بنده‏ى تو هستند. «إِنْ كُلُّ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ إِلَّا آتِي الرَّحْمنِ عَبْداً» در آسمان‏ها و زمين هيچ چيزى نيست مگر اين كه بنده و فرمان بردار تو هستند.
جمله «نَعْبُدُ» هم اشاره به اين دارد كه نماز به جماعت خوانده شود و هم بيانگر اين است كه مسلمانان همگى برادر و در يك خط هستند.
مراحل پرواز معنوى، عبارت است از: ثنا، ارتباط و سپس دعا. بنا بر اين اوّل سوره‏ى حمد ثناست، آيه‏ى «إِيَّاكَ نَعْبُدُ» ارتباط و آيات بعد، دعا مى‏باشد.
چون گفتگو با محبوب واقعى شيرين است، لذا كلمه «إِيَّاكَ» تكرار شد.
پيام‏ها:
1- ابتدا بايد بندگى خدا كرد، آن گاه از او حاجت خواست. «نَعْبُدُ» «نَسْتَعِينُ»

2 - بندگى، تنها در برابر خداوند رواست نه ديگران. «إِيَّاكَ»

3 قوانين حاكم بر طبيعت محترم است، ولى اراده‏ى خداوند حاكم و قوانينِ طبيعى، محكوم هستند.  لذا فقط از او كمك مى‏خواهيم. «إِيَّاكَ نَسْتَعِينُ» 4 - گر چه عبادت از ماست، ولى در عبادت كردن نيز نيازمند كمك او هستيم.
«إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعِينُ»

 5 - چون خداوند بيشترين لطف را بر ما كرده، ما بهترين تذلّل را به درگاهش مى‏بريم. «الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ إِيَّاكَ نَعْبُدُ» 6 «إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعِينُ» يعنى نه جبر است و نه تفويض. چون مى‏گوييم:
6 - «نَعْبُدُ» پس داراى اختيار هستيم و نه مجبور. و چون مى‏گوييم: «نَسْتَعِينُ» پس نياز به او داريم و امور به ما تفويض نشده است.
7- عبادت، مقدّمه و وسيله‏ى استمداد است. ابتدا عبادت آمده آن گاه استمداد.
«إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعِينُ»

8 شناخت خداوند و صفات او، مقدّمه دست‏يابى به توحيد و يكتاپرستى است.
«رَبِّ الْعالَمِينَ، الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ، مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ، إِيَّاكَ نَعْبُدُ»
(1). در نظام خلقت، از اسباب و وسايل بهره‏مند مى‏شويم، امّا مى‏دانيم كارآيى يا بى‏اثرى هر سبب و وسيله‏اى، بدست اوست. او سبب ساز است و سبب سوز.
(2). «وَ ما كُنَّا لِنَهْتَدِيَ لَوْ لا أَنْ هَدانَا اللَّهُ» اگر هدايت الهى نبود ما هدايت نمى‏يافتيم. اعراف، 43. […..]
9-  از آداب دعا و پرستش اين است كه انسان خود را مطرح نكند و خود را در حضور خداوند احساس كند. «إِيَّاكَ نَعْبُدُ»

10 توجّه به معاد، يكى از انگيزه‏هاى عبادت است. «مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ إِيَّاكَ نَعْبُدُ»

منبع : تفسیر نور

 2 نظر

مالکیت خداوند

17 شهریور 1391 توسط صالحی

تفسیر آیه مالک یوم الدین

مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ (خدايى كه) مالك روز جزاست.
نكته‏ها:
مالكيّت خداوند، حقيقى است و شامل احاطه و سلطنت است، ولى مالكيّت‏هاى اعتبارى، از سلطه‏ى مالك خارج مى‏شود و تحت سلطه‏ى واقعى او نيست. «مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ» با آنكه خداوند مالك حقيقى همه چيز در همه وقت است، ولى مالكيّت او در روز قيامت و معاد جلوه‏ى ديگرى دارد در آن روز تمام واسطه‏ها و اسباب قطع مى‏شوند. «تَقَطَّعَتْ بِهِمُ الْأَسْبابُ»نسبت‏ها وخويشاوندى‏ها از بين مى‏رود. «فَلا أَنْسابَ بَيْنَهُمْ»
مال و ثروت و فرزندان، ثمرى ندارند. «لا يَنْفَعُ مالٌ وَ لا بَنُونَ»بستگان و نزديكان نيز فايده‏اى نمى‏رسانند. «لَنْ تَنْفَعَكُمْ أَرْحامُكُمْ» نه زبان، اجازه عذر تراشى دارد و نه فكر، فرصت تدبير. تنها راه چاره لطف خداوند است كه صاحب اختيار آن روز است.
لفظ «دين» در معانى گوناگون به كار رفته است:
الف: مجموعه‏ى قوانين آسمانى. «إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ» ب: عمل و اطاعت. «لِلَّهِ الدِّينُ الْخالِصُ» ج: حساب و جزا. «مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ» «يَوْمِ الدِّينِ» در قرآن به معناى روز قيامت است كه روز كيفر و پاداش مى‏باشد.
«يَسْئَلُونَ أَيَّانَ يَوْمُ الدِّينِ»
مى‏پرسند روز قيامت چه وقت است؟
قرآن در مقام معرّفى اين روز، چنين مى‏فرمايد: «ثُمَّ ما أَدْراكَ ما يَوْمُ الدِّينِ. يَوْمَ لا تَمْلِكُ نَفْسٌ لِنَفْسٍ شَيْئاً وَ الْأَمْرُ يَوْمَئِذٍ لِلَّهِ»
(اى پيامبر!) نمى‏دانى روز دين چه روزى است؟ روزى كه هيچ كس براى‏كسى كارآيى ندارد و آن روز تنها حكم و فرمان با خداست.
«مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ» نوعى انذار و هشدار است، ولى با قرار گرفتن در كنار آيه‏ى «الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ» معلوم مى‏شود كه بشارت و انذار بايد در كنار هم باشند. نظير آيه شريفه ديگر كه مى‏فرمايد: «نَبِّئْ عِبادِي أَنِّي أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِيمُ. وَ أَنَّ عَذابِي هُوَ الْعَذابُ الْأَلِيمُ»
به بندگانم خبر ده كه من بسيار مهربان و آمرزنده‏ام، ولى عذاب و مجازات من نيز
دردناك است.
همچنين در آيه ديگر خود را چنين معرّفى مى‏كند: «قابِلِ التَّوْبِ شَدِيدِ الْعِقابِ»
خداوند پذيرنده‏ى توبه مردمان و عقوبت كننده‏ى شديد گناهكاران است.
در اوّلين سوره‏ى قرآن، مالكيتَ خداوند عنوان شده است، «مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ» و در آخرين سوره، مَلِكيت او. «مَلِكِ النَّاسِ»
پيام‏ها:
1 خداوند متعال، از جهات مختلف قابل عبادت است و ما بايد حمد و سپاس او را به جا آوريم. به خاطر كمال ذات و صفات او كه «الله» است، به خاطر احسان و تربيت او كه «رَبِّ الْعالَمِينَ» است و به خاطر اميد و انتظار رحم و لطف او كه «الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ» است و به خاطر قدرت و هيبت او كه «مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ» است.
2 قيامت، پرتوى از ربوبيّت اوست. «رَبِّ الْعالَمِينَ» «مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ»
3 قيامت، جلوه‏اى از رحمت خداوند است. «الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ»

 1 نظر

تفسیر آیات 2 و 3 سوره حمد

27 مرداد 1391 توسط صالحی

«رَبِّ» به كسى گفته مى‏شود كه هم مالك و صاحب چيزى است و هم در رشد و پرورش آن نقش دارد. خداوند هم صاحب حقيقى عالم است و هم مدبّر و پروردگار آن. پس همه هستى حركت تكاملى دارد و در مسيرى كه خداوند معيّن كرده، هدايت مى‏شود
علاوه بر سوره حمد، چهار سوره‏ى انعام، كهف، سبأ و فاطر نيز با جمله «الْحَمْدُ لِلَّهِ» آغاز گرديده، ولى فقط در سوره حمد بعد از آن «رَبِّ الْعالَمِينَ» آمده است
مفهوم حمد، تركيبى از مفهوم مدح و شكر است. انسان در برابر جمال و كمال و زيبايى، زبان به ستايش و در برابر نعمت و خدمت و احسان ديگران، زبان به تشكّر مى‏گشايد. خداوند متعال به خاطر كمال و جمالش، شايسته‏ى ستايش و به خاطر احسان‏ها و نعمت‏هايش، لايق شكرگزارى است.
«الْحَمْدُ لِلَّهِ» بهترين نوع تشكّر از خداوند است. هر كس در هر جا، با هر زبانى، هر گونه ستايشى از هر كمال و زيبايى دارد، در حقيقت سرچشمه‏ى آن را ستايش مى‏كند. البتّه حمد خداوند منافات با سپاسگزارى از مخلوق ندارد، به شرط آنكه به امر خدا و در خط و مسير او باشد.خداوند مسير رشد و تربيت همه را تعيين نموده است: 
«رَبُّنَا الَّذِي أَعْطى‏ كُلَّ شَيْ‏ءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدى‏» پرودگار ما همه‏ى موجودات را نعمت وجود بخشيده و سپس به راه‏ كمالش هدايت نموده است.
او به زنبور عسل ياد داده كه از چه گياهى بمكد و به مورچه آموخته است كه چگونه قوت زمستانى خود را ذخيره كند و بدن انسان را چنان آفريده كه هر گاه كمبود خون پيدا كرد، خون سازى نمايد. چنين خداوندى، شايسته حمد و سپاسگزارى است
خداوند، پروردگار همه‏ى آفريده‏هاست. «وَ هُوَ رَبُّ كُلِّ شَيْ‏ءٍ»  آنچه در آسمان‏ها و زمين و ميان آنهاست، پروردگارشان اوست. «رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَيْنَهُما»  حضرت على عليه السلام مى‏فرمايد: «من الجمادات و الحيوانات»
يعنى او پروردگار جاندار و بى‏جان است.
«لَهُ الْخَلْقُ وَ الْأَمْرُ تَبارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعالَمِينَ»
هم آفرينش از اوست و هم اداره‏ى آن، و او پرورش دهنده‏ى همه است.
مراد از «عالمين» يا فقط انسان‏ها هستند، مانند آيه 70 سوره حجر كه قوم لوط به حضرت لوط گفتند: «أَ وَ لَمْ نَنْهَكَ عَنِ الْعالَمِينَ»
آيا ما تو را از ملاقات با مردم نهى نكرديم؟
و يا مراد همه‏ى عوالم هستى است. «عالم» به معناى مخلوقات و «عالمين» به معناى تمام مخلوقات نيز استعمال شده است. از اين آيه فهميده مى‏شود كه تمام هستى يك پروردگار دارد كه اوست و آنچه در جاهليت و در ميان بعضى از ملّت‏ها اعتقاد داشتند كه براى هر نوع از پديده‏ها خدايى است و آن را مدبّر و ربّ النوع آن مى‏پنداشتند، باطل است.
پيام‏ها
1  - همه ستايش‏ها براى اوست. «الْحَمْدُ لِلَّهِ»  

2 - خداوند در تربيت و رشد هستى اجبارى ندارد. زيرا حمد براى كارهاى غير اجبارى است. «الْحَمْدُ لِلَّهِ»
الف و لام در «الحمد» به معناى تمام حمد و جنس ستايش است.
3 - همه هستى زيباست و تدبير همه هستى نيكوست. زيرا حمد براى زيبايى و نيكويى است. «الْحَمْدُ لِلَّهِ»  

4 - دليل ستايش ما، پروردگارى اوست. «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ»  

5 - رابطه‏ى خداوند با مخلوقات، رابطه‏ى دائمى و تنگاتنگ است. «رَبِّ الْعالَمِينَ» (نقاش و بنّا هنر خود را عرضه مى‏كند و مى‏رود، ولى مربّى بايد هر لحظه نظارت داشته باشد.)
6 - همه‏ى هستى، تحت تربيت خداوند يكتاست. «رَبِّ الْعالَمِينَ»  

7- امكان رشد و تربيت، در همه‏ى موجودات وجود دارد. «رَبِّ الْعالَمِينَ» خداوند هم انسان‏ها را با راهنمايى انبيا تربيت مى‏كند، (تربيت تشريعى) و هم جمادات و نباتات و حيوانات را رشد و پرورش مى‏دهد. (تربيت تكوينى) «رَبِّ الْعالَمِينَ»  مؤمنان در آغاز كتاب (قرآن) با نيايش به درگاه خداوند متعال، «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ» مى‏گويند و در پايان كار در بهشت نيز، همان شعار را مى‏دهند كه «آخِرُ دَعْواهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ»

الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ (3)
(خدايى كه) بخشنده و مهربان است.
نكته‏ها
كلمه «رحمن» به معناى مبالغه و شدّت در رحمت و گستردگى آن است. از كاربرد دو صفت «رحمن» و «رحيم» در قرآن، استفاده مى‏شود كه رحمانيّت درباره همه‏ى مخلوقات و رحيم بودن، مربوط به انسان و موجودات مكلّف است.
خداوند رحمت را بر خود واجب كرده است، «كَتَبَ رَبُّكُمْ عَلى‏ نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ»  و رحمت او بر همه چيز سايه گسترده است، «وَ رَحْمَتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْ‏ءٍ»  همچنين‏ پيامبر و كتاب او مايه رحمتند، «رَحْمَةً لِلْعالَمِينَ» «1» آفرينش و پرورش او بر اساس رحمت است و اگر عقوبت نيز مى‏دهد از روى لطف است. بخشيدن گناهان و قبول توبه‏ى بندگان و عيب‏پوشى از آنان و دادن فرصت براى جبران اشتباهات، همه مظاهر رحمت و مهربانى اوست.
پيام‏ها
1  - تدبير و تربيت الهى، همراه محبّت و رحمت است. (در كنار كلمه «ربّ»، كلمه «رحمن» آمده است.) «رَبِّ الْعالَمِينَ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ»

2 - هم چنان كه تعليم نيازمند رحم و مهربانى است، «الرَّحْمنُ عَلَّمَ الْقُرْآنَ» تربيت و تزكيه نيز بايد بر اساس رحم و مهربانى باشد. «رَبِّ الْعالَمِينَ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ»رحمانيّت خداوند، دليل بر ستايش اوست. «الْحَمْدُ لِلَّهِ» «الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ»

 منبع : تفسیر نور

 نظر دهید »

تفسیر بسم الله الرحمن الرحیم

24 مرداد 1391 توسط صالحی

در میان اقوام و ملل مختلف ، رسم است که کارهای مهم و با ارزش را به نام بزرگی از بزرگان خویش که مورد  احترام و علاقه ی آنهاست ، شروع می کنند تا آن کار میمون و مبارک گردد و به انجام رسد البته آنان بر اساس اعتقادات صحیح یا فاسد خویش عمل می کنند . گاهی نام بت ها و طاغوت ها و گاهی با نام خدا و به دست اولیای خدا ، کار را شروع می کنند .

بسم الله الرحمن الرحیم : سرآغاز کتاب الهی است . « بسم الله » نه تنها در ابتدای قرآن ، بلکه در آغاز تمام کتاب های آسمانی بوده است . در سر لوحه ی کار و عمل همه ی انبیاء (بسم الله ) قرار داشت .

بر زبان آوردن (بسم الله ) در شروع هر کاری سفارش شده است ؛ در خوردن و خوابیدن و نوشتن ، سوار شدن بر مرکب و مسافرت و بسیاری کارهای دیگر ، حتی اگر حیوانی بدون نام خدا ذبح شود مصرف گوشت آن حرام است و این رمز آن است که خوراک انسان های هدف دار و موحد نیز باید جهت الهی داشته باشد .

سوال : آیا (بسم الله الرحمن الرحیم ) آیه ای مستقل است ؟

پاسخ : به اعتقاد اهل بیت رسول الله (صلی الله علیه و آله) آیه (بسم الله … ) آیه ای مستقل و جزء قرآن است . فخر رازی شانزده دلیل در تفسیر خویش آورده که (بسم الله) جزء سوره است . امامان معصوم اصرار داشتند که در نماز بسم الله را بلند بگویند . . امام باقر (ع) در مورد کسانی که بسم الله را در نماز نمی خواندند و یا جزء سوره نمی شمرند می فرمود : (سرقوا اکرم آیه ) بهترین آیه را به سرقت بردند .

سیمای « بسم الله »

1 _ «بسم الله » نشانگر رنگ و صبغه ی الهی و بیانگر جهت توحیدی ماست .

2 ـ «بسم الله » رمز توحید است  .

3 ـ «بسم الله » رمز بقاء و دوام است زیرا هر چه رنگ خدایی نداشته باشد فانی است.

4 ـ «بسم الله » گام اول در مسیر بندگی و عبودیت است .

پیام ها :

1 ـ «بسم الله … » در آغاز کتاب ، یعنی هدایت تنها با استعانت از او محقق می شود .

2 ـ رحمت الهی همچون ذات او ابدی و همیشگی است . (الله الرحمن الرحیم)

3 ـ شاید آوردن کلمه «رحمن و رحیم »در آغاز کتاب نشانه این باشد که قرآن جلوه ای از رحمت الهی است همانگونه که اصل آفرینش و بعثت جلوه لطف و رحمت اوست .

منبع : تفسیر نور

 2 نظر
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

آشنایی با معارف قرآن و اهل بیت

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • ماه رمضان
  • شهداء
  • امر به معروف و نهی از منکر
  • تفسیر ترتیبی
  • فضیلت تلاوت سوره
  • سیمای سوره ها
  • پند و اندرز
  • مناسبت ها

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

آمار

  • امروز: 0
  • دیروز: 9
  • 7 روز قبل: 54
  • 1 ماه قبل: 412
  • کل بازدیدها: 16718

جستجو

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس